به نظر من قد کوتاهها «حق دارند» چاق باشند. همانطور که
قد بلندها باید لاغر باشند.
کارتونهای بچگی یک الگویی توی ذهنمان نشاندهاند از
دوگانهی «کوتاه و چاق و حرصخور و باهوش» و «بلند و لاغر و ریلکس و خنگ»، و این
الگو سعی دارد به ما بقبولاند که اگر دو نفر را توی خیابان دیدی که در ظاهرشان منطبق
بر این الگو بودند، حتماً از نظر اعصاب و هوش هم با الگویمان مطابقت میکنند.
از این آدمهای قد
کوتاه لاغر دیدهاید؟ عین مورچهی سیاه هستند. ریزه میزه و ناچیز و قابل اغماض.
کسی محلشان نمیگذارد. توی جمعهای دوستانهی نوجوانان و جوانان، دستشان میاندازند
و حرفهایشان را نشنیده میگیرند. توی خانواده، توسری خور هستند و مادر خانواده
همیشه سعی دارد ازشان حمایت کند و غذا توی
دهانشان بتپاند و تقویتشان کند.
آدم قد کوتاه اگر لاغر هم باشد، بهش میگویند «مارمولک».
شوخی نمیکنم! یک چیز تحقیرآمیزی در اینجور افراد وجود دارد که باعث میشود کسی
آدم حسابشان نکند و حتی اگر شما بخواهید جایی بروید و توی ماشین سواری به تعداد
افراد جا نباشد، همیشه کسی که مجبور میشود ولو موقتاً روی پایه بقیه بنشیند،
اوست. انگار نه انگار که سن خر باخاجی را دارد.
سر سفره هی بهش تعارف میکنند و وقتی میگوید اشتها ندارد،
همه میگویند: وا! مگه تو چیزی هم خوردی؟ و یا: خوبه دیگه! شوهرت پولدار میشه! و
یا: چه کمخرج!... و ترتر میخندند.
اما اینها را نگفتم که در مزیت چاقی یا مذمت لاغری بگویم.
مسأله فضا یا حجمی است که ما اشغال میکنیم. شما میتوانید خودتان را یک گلولهی
خمیر بازی در نظر بگیرید. اگر با کف دست روی یک سطح، لولهتان کنند و قدتان دراز
بشود، ناخودآگاه باید از عرضتان به نفع طولتان کم کنید و بالعکس.
قانون طبیعت اینطوری است که قویتر و بزرگتر، بیشتر مورد احترام
است. و اگر شما بخواهید فضای کمی را اشغال کنید، ناخواسته به گوشهها رانده میشوید
و مورد توجه قرار نمیگیرید.
هنوز هم قوانین دنیای ما اینقدر زمختاند؟ بلی.
هنوز هم زندگی ما از قوانین طبیعت پیروی میکند؟ بلی.
اگر سوأل دیگری بود بماند برای
جلسهی پرسش و پاسخ قبل از امتحان پایان ترم.
پ.ن: همینجوری بعد از دیدن فیلم Gravity
.
پ.ن2: آیا ممکن است آدم در اثر وزن کم، یکدفعه خلاف جاذبه
عمل کند و به هوا برود.
پ.ن3: «باد ما را با خود خواهد برد»؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر