زنگ زدم به آقاي مخابرات گفتم:
ببين داداش! ما يه زماني معقول كامپيوتري داشتيم، اينترنتي داشتيم. شب به شب
از سر كار مياومديم ميتمرگيديم پاي كامپيوترمون. وبلاگه رو بالا پايينش ميكرديم.
دلمون ميگرفت چهار خط مينوشتيم و آپش ميكرديم. زد و كامپيوتره تركيد. مام ديديم
كه حالا حالاها درست نميشه، گفتيم چه كاريه هي جلو جلو پول ADSL
بديم وقتي استفاده نميكنيم. هان؟ پول نداديم. اخطار دادن. نامه داديم كه فيلان.
جواب ندادن. گفتيم لابد زير سيبيلي رد كردن ديگه.
سه ماه گذشت. كامپيوتره درست شد. حالا بماند چيطوري. درست شد. ورداشتيم اومديم
خونه گفتيم بريم ببينيم كامنت چي اومده. ديديم، اوخ! قطعه كه! هي زنگ بزن. هي پشت
خط پونزده نفر بمون. آخرش گفتن: بسم اللة الرحمن الرحيم... بسم رب الشهداء و
الصديقين... خوب كرديم قطع كرديم. ميخواستي پول مفت بدي. حالا هم پوله رو ميدي، هم
اكانتت سوخت و خطت از رانژه در اومد، هم پول رانژه رو دوباره ميدي، هم هزينهي
پيك و قرارداد و راه اندازي، هم هزينهي دورهي آينده... گفتيم: نميشه كه. گفتن:
ميشه. خوبشم ميشه. گفتيم فحش بديم، جيغ بزنيم، زنگ بزنيم به باباشون شكايت كنيم،
خودمون و بزنيم زمين گريه كنيم... ديديم فايده نداره.
گفتيم حالا چي؟ پوله رو بديم حلّه ديگه. گفتن: اِككي! تازه بايد از اول
بذاريمت تو نوبت.اوووووووووووه حالا ببينيم كي نوبتت ميشه.بلي!... خيلي دلمون و
شكستن. خيلي زور گفتن. خيلي... حالا شوما ميگي چيكار كنيم؟
آقاي مخابرات گفت:
شاتل؟ هار هار هار هار...
قطع كردن؟ هار هار هار هار...
شوما اصن خودتو ناراحت نكن نازنين. ADSL ميخواستي
چرا اول پيش خودمون نيومدي؟
-
شوما دارين؟
-
بلي! بهترشم داريم. سرعت 256. دانلود نامحدود.
ماهي 12.500 روي قبض. خوبه؟
-
راس ميگي؟ اونوخ كي ميايين وصلش ميكنين؟
-
هر وخ درخواست بدي. همون روز يا فرداش.
-
به كي درخواست بدم؟
-
به خودم نوكرتم! مگه من مرده بودم تو رفتي با
اون اپراتوراي زبون نفهم شاتل دهن به دهن گذاشتي. ولشون كن بيشعورا رو. بوگو
بنويسم: نام خانوادگي صاحب خط؟ شماره تلفون...
-
يني فردا برم مركز مخابراتمون، حلّه ديگه؟
-
شك نكن دردت به جونم. شوما اصن با اين سطح بصيرت
چطو شد گول شاتل و خوردي؟
-
چمدونم. تبليغات دشمنان. خيانت دوستان...
بعدش آقاي مخابرات حتي ميخواست بيايد مجاني برايم مودم را نصب كند كه گفتم:
بييييييييييييييييييخيال! ديگه زحمت ميشه داداش. بچهها هستن قربون مرامت.
و خداحافظي كرديم و من خوشحال و راضي رفتم به دنبال باقي زندگاني. و از آن پس ADSL ميداشتم و شب و روز مخابرات را
شكرگزار ميبودم. (هنوز كه نه البته. فردا اول صبح ميروم دنبالش)
و در آن عبرتهاست براي مؤمنين.
لازم به ذكر است كه مكالمهي من و آقاي مخابرات همينطور كه نوشتم اتفاق افتاد،
فقط با كمي جرح و تعديل. مثلاً اينكه ايشان با آگاهي بر ضبط شدن مكالمات توسط شركت
مخابرات، دقيقاً كلمات بالا را به كار نبردند و سعي كردند خيلي قربان صدقه نروند و
يك جوري كه فقط خودم بفهمم منظورشان را رساندند. بالأخره ايشان هم زن و بچه دارند
و گرفتارند و هفت سر نانخور و عائله دارند كه چشمشان به چسمثقال حقوق سر ماه
ايشان است. نميشود كه از نان خوردن بيفتند. هان؟
ولي بيشوخي چند تفاوت اساسي بين اپراتورهاي شركت شاتل و مخابرات هست كه
خدمتتان عرض ميكنم:
اول اينكه شاتليها احساس ميكنند از كيون فيل افتادهاند و از مردم طلبكارند
و ملت دارند همينطور مفتي مفتي از خدمات شركتشان بهرهمند ميشوند.
دوم اينكه شاتليها اصلاً در دامنهي وظايف خود نميبينند كه سوألي را كه
مربوط به بخش و دايرهي كاريشان نميشود جواب بدهند و به جاي اينكه آدم را پاس
بدهند به يك داخلي ديگر، زحمت چند كلمه راهنمايي اضافه را بكشند. اما آقاي مخابرات
در حالي كه من سوال پيچاش كرده بودم و هي منتظر بودم كه بگويد: ديگه گوزيدي و اين
به من مربوط نميشه و زنگ بزن به داخلي فيلان... صبورانه راهنماييام ميكرد و
تمام سوألاتم را جواب داد و حتي براي پيدا كردن جواب يكي از سوألاتم مجبور شد
بگويد: گوشي خدمتتون... و از پشت ميزش بلند شد و رفت از يكي از همكارانش پرسيد( خدا
شاهد است!)
سوم اينكه شاتليها انگار عادت به بازار گرمي دارند و هي آدم را ميگذارند توي
نوبت و توي اين هير و وير خدمات مخابرات و شركتهاي رقيب، در عوض مشتريمداري،
ترجيحشان بر مشترينداري است!
چهارم اينكه خدمات اينترنت شاتل در قياس با مخابرات بسيار گران است و به ازاي
دو گيگ ترافيك ماهانه و سرعت 128 خانگي، سر ماه به سر ماه از شما 14.000 تومان ميچاپد.
و بالأخره پنجم اينكه آيا به راستي شما اينقدر مجرم و خلافكار و گناهكار و
سيا.سيكار هستيد كه از ترس كنترل شدن، به دامان شركتهاي دزد مثل شاتل ميآويزيد؟
و آيا فكر ميكنيد اگر فردا صبح حضرتش دستور بازرسي فعاليتهاي اينترنتي صادر
بفرمايند، شركتهاي خصوصي در امان خواهند بود؟
آيا فراموش كردهايد كه همين اخيرا سرويس مستقل و فارسي وبلاگنويسي بلاگفا،
در يك اقدام انتحاري مبادرت به تعطيلي روزي صد وبلاگ نمود و وقتي به محضرشان شكايت
شد جواب آمد كه: مأموريم و معذور و از بالا دستور رسيده؟
آيا واقعاً جايي در اين كشور هست كه احساس امنيت داشته باشيد؟
دل خوشي داريد به خدا.
سيري چند؟
پ.ن: سعي ميكنم املاي كلمات را به صورت مرسوم در گوگل پلاس ننويسم. چون خيلي
از خوانندگان اين وبلاگ خبري از محيط پلاس و ادبيات حاكم بر آن ندارند. به عنوان
مثال اگر من بيايم اينجا بنويسم: بقرعان... يا به ابرفرض... يا استثناعن... شما
خواهيد آمد و كامنت خواهيد گذاشت كه اي بيسواد فلان و چنان... اما گاهاً از دستم
در ميرود و به صورت تلفظ عاميانهي پلاسي مينويسم. بر من ببخشاييد.
واقعن؟ 256 نامحدود؟ دستشون درد نکنه. من همینجا متشکرم.
پاسخحذف"ریس" یعنی چی؟
پاسخحذفبرای خودم معنا داره. یه رازه.
حذف:)
خوب یواشکی بگو به کسی نمی گم.جون تو رفته رو مخم.همه لغتنامه های آنلاین و کلا همه جارو گشتم خوب لعنتی :(
پاسخحذف:))
حذفمن این تاریخ انزوارو گرفتم 40=50 صفحه ش رو خوندم انقد حالم بد شد دقیقا 6متر اونورتر پرتش کردم.من از (بابام)فرار می کنم این گرفته بود همش پدرم اینجوری اونجوری میکرد مرتیکه الاغ :|
پاسخحذفخب سن و سالت قد نمیده پسرم. کی گفت بری بخونیش؟ اینا کتابای سی سال به بالاست.
حذف