حالا فکرش را بکن که همان خاطرهی بایگانی شده که عرض کردم، یکهو از وسط همان روزنامه، شد یک پست برای وبلاگ و بعد هم... خود خودش ظاهر شد و بعد از چهار پنج سال عین غول چراغ جادو سر راهم سبز شد.
قضیه از این قرار است که آقا داشته توی اینترنت اخبار مربوط به چاپ کتاب جدیدش را جستجو میکرده که به این عبارت برخورده و وبلاگ مرا پیدا کرده و مرا شناخته و برایم کامنت گذاشته که منم همان ص.س.
بعد هم شاکی شده که چرا خواستهام با روزنامهای که خبر مربوط به او را نوشته بوده، چنان کارهای محیرالعقولی انجام بدهم. و آیا اینکه بعد از دانستن مطلب هم این کار را کردم یا نه!!!!!!!!!!!!!!!!!
عجب دنیای کوچکی.
من که گم و گور شده بودم. این آدما از کجا پیداشون میشه پس؟
کسی کسی رو گم نکرده؟
بنده اینجا اطلاعیه میدم و سه سوت براش پیداش میکنم! به خخخخخخخخخخخخخخخدا...
ساعت ۸:٢۸ ق.ظ ; ۱۳۸۸/۱۱/۱٠
پيام هاي ديگران(12) لینک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر