دنياي بعضي از آدمها خيلي كوچك است. دنياي بعضي
ديگر خيلي بزرگ. البته من در اينجا به يك معناي خاص از «دنياي آدمها» اشاره ميكنم
و آن «حريم شخصي» يعني جائياست كه هر شخصي آن را مطلقاً متعلق به خودش ميداند و
با گذاشتن مرزهاي مرئي و نامرئي از ديگران جدايش ميكند.
حريم شخصي من، وبلاگم بود. بعد لو رفت و دوست و
آشنا آدرسش را پيدا كردند و گندش در آمد و ديگر تويش راحت نبودم. حالا حريم شخصيام
اتاقم است. چند ماه ديگر حريم شخصيام خانهي مشتركم با شوهرم خواهد بود. مرزهاي
حريم شخصي مدام در حال تغيير است. و به عبارت ديگر انسان مدام از سوراخي به سوراخ
ديگر ميخزد تا احساس امنيت و فرديت خود را حفظ كند.
حريم شخصي خانم همسايهي روبرويي، «راهپله» است.
اصلاً دو تا بچهاش را توي همين راهپله بزرگ كرده است. راهپله و خانهي ما و
همسايههاي ديگرجزء اتاقهاي ديگر خانهاش هستند. همه جاي اين ساختمان راحت است و
اجازهي ورود دارد. شما يك خانه را تصور كن كه مربع يا مستطيل يا هر شكل ديگر
نباشد. بلكه به شكل يك موجود ده دوازده پا باشد كه هر پايش به يك خانهي ديگر ختم
ميشود. تصور خانم همسايه روبرويي از «حريم شخصي» يك چنين چيزي است تقريباً. و
براي همين است كه در تمام طول روز صداي خودش و بچههايش را از راهپله ميشنوي كه
يا جلوي در ايستاده است و با يكي لاس ميزند يا بچههايش را فرستاده از همسايه
بالايي پياز و سيبزميني بگيرند و يا خودش يا بچههايش به زور قصد ورود به خانهي
ما را دارند و يا دستش را گذاشته روي زنگ خانهي ما كه از مادرم بخواهد با او چاي
بخورد و دربارهي لباس جديدش نظر بدهد. نميدانم. شايد هم اينجور حريم شخصي را
بتوان دايرهي روابط اجتماعي دانست. مثلاً اين آدم خيلي اجتماعي است و من يك آدم
غير اجتماعيام.
حريم شخصي خانوادهي طبقهي پاركينگ، حياط و
راهپله و كوچه است (و البته آسمان محله). ساختمان ما پاركينگ ندارد. پاركينگ را
تبديل به مغازه كردهاند و طبقهي زير پاركينگ كه يك آپارتمان 48 متري است مال
پيرزني بود كه مُرد و بچههايش آن را به خانوادهاي اجاره دادند كه ابتدا قرار بود
سه نفر باشند و بعداً ده دوازده نفر شدند. من از همان ابتدا حدس ميزدم كه اينها
سه خانوار هستند كه دارند توي اين محل بساز بفروشي ميكنند و اينجا را براي يكي دو
سال اجاره كردهاند تا از نزديك بر كار سازندهي ملك نظارت داشته باشند و پول
زيادي هم بابت اجاره نداده باشند. حدسم البته درست در آمد. به علاوهي اينكه اينها
آدمهاي بسيار بيكلاس و لات و اراذلي هستند و كسي هم جرأت نميكند بابت تجاوزشان
به حريم همسايهها بهشان شكايتي بكند. از همان پارسال كه آمدند به محض گرم شدن هوا
يك تخت قهوهخانهاي گذاشتند توي حياط و صبح تا شب اضافهي جمعيتشان را فرستادند
توي حياط كه با سر و صدا بروند روي اعصاب همسايهها. بعد هم پسرهايش چند تا قفس
كبوتر آوردند و گذاشتند توي حياط و كبوتر بازي را شروع كردند تا جك و جانور و شپش
به جان همسايهها بيندازند. مدام هم صداي دعوا و فحشكاريشان بلند است و كلاً
آسايشي به اهل ساختمان نگذاشتهاند. به اضافهي اينكه هزينهي شارژ ساختمان و
نظافت راهپله را نميدهند. هزينهي تعميرات پشتبام را نميدهند. قبضهاي گاز را
هم به نسبت سه نفر (و نه سيزده نفر) پرداخت ميكنند. قفل در ورودي ساختمان را هم
خراب كردهاند از بس با كليدهاي داغانشان مدام در رفت و آمد هستند.
حريم شخصي آدمهاي معروف و بازيگران و
ديكتاتورها به وسعت تمام كشور و گاهاً تمام جهان است. حريم شخصي ناسا، تمام فضا
است.
نتيجهي اخلاقي: حريم شخصي چيز خوبي است. حريم شخصي بايد باشد. حريم شخصي هرچه
كوچتر بهتر. لطفاً در جهت منافع خويش، تمام دنيا را ارث پدري و حريم شخصي خود
ندانيد و به حريم شخصي ديگران تجا.وز نكنيد.
پ.ن: اين سيستم بلاگر ذاتاً يبس است. جواب كامنتها
را از همان صفحهي مديريت نميتواني بدهي. از آنجا منتشرشان ميكني، بعد وبلاگ را
باز ميكني و ميروي توي كامنتداني خودت و مثل مهمان جوابها را ميدهي. احمقانه
است. آن هم با اين سرعت كم اينترنت مخابرات و فيلـ.ترشكن. بنابراين اگر كمكاري ميبينيد
حاصل كندي سيستم است وهيچ ربطي به مرام و معرفت صاحب وبلاگ ندارد.
پ.ن2: من آخرش نفهميدم شما با كدام بخش كامنتگذاري
مشكل داريد كه هنوز كامنتهاي اينجا را توي وبلاگ قبليام ميگذاريد؟ صفحهي سفيد ميآيد و نميشود و سخت است يعني چه؟ من كامنتدانيام را
مثل خيلي از وبلاگنويسان، رجيستري (ثبت نامي) نكردهام كه حتي شما را مجبور به
كامنت گذاشتن با نام كنم. شما حتي ملزم به داشتن پروفايل در گوگل نيستيد. حتي
سيستم تشخيص اسپم و تايپ كردن شمارهاي كه توي عكس ميبينيد را هم برداشتهام. به
سادگي كليك ميكنيد توي كادر. مينويسيد. آن زير هم نام و آدرس اينترنتيتان را در
صورت تمايل و داشتن ادب مينويسيد. بعد منتظر ميمانيد تا بخوانم و منتشر كنم.
تنها عيبش نداشتن گزينهي «خصوصي» است. همين. ديگر نميدانم چهتان است؟
mikhastam bebinam alan mishe nazar bezaram?! :-P
پاسخحذفقبلن هم گفتم، خودت هم اذعان داری با این سرعت نت و فیلترشکن و این داستانا خوندن اینجا سخته چه برسه به کامنت گذاشتن، این سرویس بلاگ ایرانیه ولی خیلی خوب و با امکاناته بیا برو اینجا جدن ضرر نمیکنی www.blog.ir
پاسخحذفبعدشم اینه که اینجا ایرانه، نه لوگزامبورگ، مردم به خودشون اجازه میدن تا رنگ شرتت رو هم کنکاش کنن، ساختمون و فرهنگ آپارتمان نشینی جای خود داره. تو مترو حین کتاب خوندن، تو عابربانک، موقع نوشتن تو هرجا، موقع هرچیزی مردم ایرانی تلاش میکنن سر از کارت در بیارن.
ضمنن اگه امکا ن کامنت خصوصی بود آدرسم رو میگذاشتم، ولی به اون سرویس بلاگ فکر کن، خیلی امکاناتش از پرشین بلاگ و بلاگفا بهتر و حرفهای تره.
just checking to see what people have been complaining about. So far, so good!
پاسخحذفمنم همینجوری الکی فک میکنم کامنت گذاشتن تو هر جایی به جز بلاگفا سخته!!!
پاسخحذفاومدم ببینم چجوریاس! ;)