چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۹

113: ماسك اكسيژن خدمتتون هست؟


بعد از چند روز به وبلاگ خودم و اصولاً به نت دسترسی پیدا می‌کنم.
خبرهای تازه تا این لحظه:
انتخابات نئو و دافی نگار. حالا هرچی. حالم به هم می‌خوره. یه وبلاگایی توی اون لیست می‌بینم که قبلاً خوندمشون ولی هیچ نکته‌ی جالبی توی متن‌هاشون پیدا نکردم. ای بابا حالا زرتی سوءتفاهم میشه. یکی میاد میگه چون تو رو اونجا ننوشته بودن کونت سوخته. یکی میاد میگه لابد منظورم به اون بوده و چون باهاش خصومت شخصی داشتم میگم لیاقت بودن توی لیست بهترین‌ها رو نداشته و...
حوصله‌ی این حرفا رو هم ندارم. وقتی تبلیغات انتخابات رو روی وبلاگ دافی دیدم اولش فقط و فقط به خاطر احترامی که برای آبجی دافی قائلم رفتم روی وبلاگ نظرخواهی و نمی‌دونستم قراره با چی مواجه بشم. راستش فکر می‌کردم این یه سواله به این صورت: دافی یا نئو؟ و زیرش هم دو تا گزینه داره که فقط با یک کلیک قراره رای داده باشیم. و منم میزنم دافی و والسلام.
خب چی دیدم؟ یه لیست بلند بالا که فقط دو سه تاشون رو قبول داشتم و آدم حسابشون می‌کردم. حالا هی وسوسه می‌شم که اسم ببرم ها!!! مثلاً دختر ترشیده. کاسنی. گفت و چای... اصلاً هیچی. همونایی که توی لینکای خودم هم هستن دیگه.
هرکی رو بشناسم و خونده باشم اگه آدم حسابی بدونمش حتماً لینکش می‌کنم. حالا می‌خواد لینکم کرده باشه یا نه. اینم هیچی. نظره دیگه. من نمیدونم اون کاندیداها رو کی انتخاب کرده. حالا گور باباشون.
فقط من در مورد یه آدم خاص یعنی دافی نگار یه نکته‌ای رو متوجه شدم که عمراً تا حالا کسی نگرفته باشه: محبوبیت این آبجی به خاطر اون چیزایی که گفته میشه نیست. به خاطر انسانیتش و ادب و تربیت و اصالتشه. حالا دخترخاله‌ام که نیست دارم اینا رو می‌گم. ولی کلاً سعی می‌کنم رابطه‌ام با آدما سطحی و بدون شناخت نباشه. شناخت من از این آدم اینه. حالا شما بگین چون اسم خودش رو گذاشته دافی و از موضوعات جنجالی می‌نویسه معروفه. من توی این یه سال همینو فهمیدم که هرچی انسان‌تر باشی و مث آدم رفتار کنی نتیجه‌ی بهتری توی نت می‌گیری. بقیه‌اش پشمه:‌تعداد کامنت و آمار وبلاگ و لینک شدن توسط وبلاگای دیگه. مهم اینه که موندگار باشی.
پ.ن: تآملات مبایلی: سر به سر آدم دیوونه نذار. به نفع خودته.
پ.ن٢: یه چیزایی رو به چپم)چپش( هم حساب نمی‌کنم: منظورم به تو آدم احمقیه که کلمات من حشـرت رو می‌بره بالا و فکر می‌کنی اگه کامنت مستهجن بذاری و عکسای آنچنانی بفرستی من لپام قرمز میشه و خجالت می‌کشم و دیگه اونجوری که تو می‌خوای سانـسور شده و اسلامی می‌نویسم.
گمشو بابا. من واسه خاطر گنده‌تر از تو هم خودمو سانـسور نمی‌کنم. سگ کی باشی  که مردم رو هدایت کنی؟؟؟ برو یه جای دیگه کون دردت رو درمون کن.
پ.ن٣: این چند روزه سه تا پست نوشته بودم که می‌خواستم در اولین فرصت بذارمشون روی وبلاگ ولی الآن خونه‌ی عمه هستم و مریض‌داری می‌کنم و به نوشته‌هام دسترسی ندارم و حوصله‌ی آن لاین نوشتن رو هم ندارم. دیر نمیشه. شما هستین و منم هستم. هیچکدوم هم از رو نمی‌ریم.
پ.ن۴: وبلاگا رو فیلتر می‌کنن. پرشین بلاگ و بلاگفا هی قاط می‌زنن و یه روز در میون خرابن. کسی ما وبلاگ نویسا رو به جاییش حساب نمی‌کنه. آدمایی که دوستشون دارم و خوندنشون بهم آرامش می‌ده... آدمایی که یه کلام حرف حساب توی نوشته‌هاشون پیدا میشه و فقط زر زر نمی‌کنن و آشغال توی وب پخش نمی‌کنن و فضا رو الکی به گند نمی‌کشن... آدمایی که آدمن و دوستشون دارم، قهر می‌کنن با نوشتن و نت ،و می‌رن و دیگه نمی‌نویسن و دیگه خبری ازشون نمی‌شه...
 اینجا نفس کشیدن چقدر داره سخت می‌شه... ماسک اکسیژن خدمتتون هست؟ هوا بوی گند و گه می‌ده... بوی جنازه... بوی استفراغ...
خوشا رها کردن و رفتن
خوابی دیگر به مردابی دیگر
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر
خوشا پرکشیدن
خوشا رهایی
خوشا اگرنه رها زیستن، مردن به رهایی.
آه این پرنده در این قفس تنگ نمی‌خواند...

ساعت ۱٠:٢٠ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٦/٢٤
    پيام هاي ديگران(20)   لینک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر