واااااااااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییییییییییییییییی!!!
الان یادم افتاد یک ساله شدم. می دونستما. فقط نمی دونستم امروز بیستمه. الان مامانم گفت. یووووووووووووووووو هوووووووووووووووووو!
یک ساله شدم. تولدم مبارک!!!
زود باشید دیگه. نقدم کنید. به نظرتون توی این یه سال گذشته کارم چطور بوده؟ خجالتم نکشید. هرچی خواستید بگید. دمتون گرم آبجی ها و داداشای بامرام.
پ.ن:
اینا احساسات یک سالگیم بود. شما توجه نکنید. شرمندهام.
پ.ن2:
ای چشم دراومده ها!
فکر نکنید توی قسمت آمار وبلاگ نمیبینمتون که میایید و یواشکی میرید. چرا از زیر نقد کردن در میرید؟ به جان خودم حالتون رو میگیرم اسیدی. جرأت دارین بیایین و نظر ندین!
ساعت ۱:۱٠ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٤/٢٠
پيام هاي ديگران(56) لینک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر