یکشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۹۱

279: سگ، بايد كاري بكند


شمع سماور خراب است. وقتي شاسي‌اش را تا ته مي‌پيچاني به جاي اينكه برود روي شمع، خاموش مي‌شود. بعد هم مگر ما در شبانه‌روز توي اين خانه چقدر چاي مي‌خوريم كه به زحمتش بيرزد؟ دو بار. يكي صبح. يكي شب. وسطش هم اگر چاي نطلبيده‌اي برسد، يا مانده است يا جوشيده. سماور يك چيز الكي اضافي است براي مهماني‌هايي كه هيچوقت تكرار نخواهند شد. چون كه دوران ريا.ضت اقتصادي است و خبري از سي چهل تا مهمان نيست. فوقش ده تا كه كار آن هم با يك كتري راه مي‌افتد.
به مامان مي‌گويم: اين لامصب و وردار به جاش غذاساز و پلوپز و سرخ‌كن و گوشت‌كوب برقي بذار كه هر روز باهاشون كار داري.
اما مامان جانش برود، سماورش نرود. اصلاً به ديدنش معـ.تاد است. حتماً هر خانه‌اي كه برود بايد اول از همه سماورش را در موضع شاهانه‌اي از ميز آشپزخانه برپا كند و شلنگ گاز بكشد و سيني زيرش بگذارد و الي ماشاءالله.
دسته‌ي كتري خراب است. پيچ‌هايش شل است و هر چند وقت يك بار بايد پيچ‌هايش را سفت كني. منظور از چند وقت يكبار البته همان دو روز يكبار است. يك صفحه‌ي سوراخ سوراخي دارد براي رويش كه قوري وقت چاي دم كردن، محترمانه رويش بند شود. صفحه‌ي سوراخ سوراخ مال يك كتري ديگر خواهرم بوده كه خراب شده و انداخته دور، در نتيجه درست توي در كتري جا نمي‌افتد و هي مي‌لقد و اعصاب خراب مي‌كند. كتري از خواهرم بهمان رسيده. مامان بايد از اين كتري‌هاي شيردار داشته باشد كه گران است و بيخيالش شده. بهتر است بگوييم جزء اولويت‌هاي خريدش نيست فعلاً. اما جزء وسايل مورد نيازش است كه بابا پولش را نمي‌دهد، بدهد هم مامان پول را هفت سوراخ قايم مي‌كند براي روز مبادا و باز با همان كتري زپرتي مي‌سازد.
قوري خراب است. از اين قوري‌هاي چيني گل‌سرخي قديمي است. اينكه چرا مامان قوري پيركس با كلاس استفاده نمي‌كند به خاطر بدرنگ شدن چاي‌هاست. چاي توي قوري چيني مسلماً خوشرنگ‌تر مي‌شود و براي ما كه فوقش روزي دوتا چاي توي اين خانه بخوريم، رنگ چاي ارزش حياتي دارد. اما قوري هم مثل همه‌ي چيزهاي ديگر نشانه‌اي از هنرهاي رزمي بابا دارد، يعني نوك لوله‌اش شكسته و وقتي مي‌خواهي چاي بريزي از كنارش شره مي‌كند و از زيرش مي‌چكد. قلق دارد و فقط خودمان بلديم باهاش چاي بريزيم. در قوري هم از اين‌هايي است كه مثل قديم‌ها بايد با نخ به دسته‌اش ببندي كه يكهو نيفتد وسط فنجان چاي. نخي كه براي اينكار استفاده كرده‌ايم، يك رُبان كوتاه بوده كه به زحمت گره مي‌خورد و دو روز يك بار سر مي‌خورد و باز مي‌شود.
چاي‌مان خوب نيست. معلوم نيست چه ماركي است كه احتمالاً مامان به خاطر ارزان‌تر بودن و يا به صرفه‌تر بودن خريده و همان لحظه‌اي هم كه دم مي‌كني تن رنگ نارنجي ندارد و كاملاً قهوه‌اي است. چاي تازه دم شده‌اش را كه توي استكان مي‌ريزي كاملاً مأيوس‌كننده و اشتها كوركن است.
شايد مستحضر نباشيد كه من با اين شيوه در واقع دارم مي‌گويم كه كل بساط چاي خانه‌مان خراب و ناقص و اسفبار است.
حالا اين را بسط بده به امور خانه‌مان... به زندگي من... به اوضاع فيلـ.ترينگ اينترنت... به وضع بازار كار... به روابطم با شوهرم و خانواده‌اش... به موفقيت‌هايم توي زندگي... به دوستي‌هايم... به وضع مالي‌ام... به مهاجرت و زبان و قيمت د.لار و سكـ.ه... همه چيز گـ.ه در گـ.ه است. كاملاً بي اغراق عرض مي‌كنم.
هميشه يك چيزي ناقص است. يك چيزي لنگ است. يك قطعه كم است براي كامل بودن يك وسيله. يك وضعيت. يك رابطه... بعد نارضايتي شروع مي‌شود. عين تل آشغال هي كوت مي‌كني روي هم. هي زيادتر مي‌شود. از بالاي زندگي‌ات سر مي‌رود. از حلقومت مي‌زند بالا. اما هنوز تمام نشده. تا به زانو در نيايي و زير فشار گريه نكني... نه. با گريه هم تمام نمي‌شود... بايد به قهقهه بيفتي. بايد از خنده غش كني كف زمين و دست و پا بزني تا به اوج رنج رسيده باشي. غير از اين، رستگاري ممكن نيست.
كورت ونه گات مي‌گويد: «خنده مي‌تواند واكنشي باشد نسبت به ناكامي‌ها، درست مثل گريه. خنده هيچ مشكلي را حل نمي كند،‌ همانطور كه گريه. خنده يا گريه كاريست كه انسان انجام مي‌دهد وقتي هيچ كار ديگري از دستش برنمي‌آيد. مثالي كه فرويد براي خنده مي‌آورد سگي است كه چون نمي‌تواند از دروازه اي رد شود تا كسي را گاز بگيرد يا با سگ ديگري دعوا كند،‌ شروع به كندن زمين مي‌كند. كندن زمين هيچ‌چيز را عوض نمي‌كند،‌ اما سگ بايد كاري بكند

۱۱ نظر:

  1. ممنونم که من رو از وجود اینجا با خبر کردید. (لاکپشت)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خواهش. والا خودمم فكر نميكردم اينقدر گير بده. من فقط ميخواستم هركي يه چيزي نوشت حتماً يه آدرسي ايميلي چيزي هم بذاره. ناشناس نباشه. حالا بايد برم بررسي بكنم ببينم ميشه يا نه. كامنتدوني رو آزاد كردم فعلا.

      حذف
  2. زخم دستاشو گاز می گیره...جیغ ترمز رو آرزو داره!

    پاسخحذف
  3. تمام پست ها رو با ولع بلعیدم:)
    دلم تنگ نوشته هات بود
    ممنونم که آدرس دادی

    پاسخحذف
  4. سلام.
    گاهی به نظرم میاد که ما کلا نفرین‌شده‌ایم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تقریبا مطمئن شدم که اینطوریه. نفرین شدیم.

      حذف
  5. سلام! خیلی خوشحالم که خبرم کردید! ممنون

    پاسخحذف
  6. مرسی‌ از اطلاع رسانی عزیزم.خونه جدید مبارک

    پاسخحذف
  7. سلام. خوشحال شدم دوباره دفترچه ای برای نوشتن دست و پا کردی. درباره گریه تحقیقات نشان داده که اثر فیزیولوژیکی منفی دارد برعکس تصور ارام بخش بودنش ولی گاهی چاره ای نیست طبق گفته مذکورت. یکی از دلایل جذاب بودن متن ها این است که شما مستعد نویسندگی هستی. برقرار باشی

    پاسخحذف