یکشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۹۰

193: چرا نوشته‌هاي من طولاني‌اند؟

نوشته شده در یکشنبه پنجم تیر 1390 ساعت 15:32 شماره پست: 236
پست‌هاي كوتاه شماره‌ي 187 به اينطرف، تجربه‌اي نبود در زمينه‌ي كوتاه نويسي.
بلكه صرفاً جوابي بود به اين سوال كه: چرا تمام پست‌هاي من طولاني‌اند؟
هر كدام اين پست‌ها به ظاهر موضوعي مختص خود و جداگانه دارند، در حالي كه فقط خود من ارتباط كلي‌شان را مي‌دانم. ارتباطي كه بيشتر اوقات ميل دارم با شما هم در ميان بگذارمش. دوست دارم شما هم بدانيد كه چرا وزش باد و طلائيه و ازدواج و روان‌نويس آبي زنگاري و پسرك دف‌زن به هم ربط دارند...
ايضاً اين قياسي بود بين داستان كوتاه و رمان!!! (رونوشت به دوستان اديب)
________________________________________
پ.ن: به نظرم اين بهترين روشي بود كه مي‌شد تفاوت يك كار بلند و يك كار كوتاه، و فلسفه‌ي هر كدام و علت وجودي‌شان را و علي‌الخصوص دلايل شخصي و فلسفي بنده را براي انتخاب شيوه‌ي كار بلند براي گفتن حرفم، توضيح داد.
كوتاه نويسي، هنر نيست. بي‌حوصلگي و ذهن‌گسيختگي و تنبلي و سير كردن شكم با هله‌هوله است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر